بزرگسالان؛ فیلمی کمدی درام به کارگردانی داستین گای دفا و بازیگری مایکل سرا، سوفیا لیلیس و هانا گراس است. اریک می خواهد یک سفر کوتاه به خانه داشته باشد. اما زمانی که به دو خواهرش می رسد اوضاع تغییر می کند و این سفر به یک اقامت نوستالژیک تبدیل می شود. تمایل او برای اثبات اینکه بهترین بازیکن پوکر شهر است نیز بازگشت او را متوقف می کند. روابط تیره او با خواهرش راشل، و تلاش های خواهر کوچکشان مگی برای احیای رفاقتی که زمانی با هم داشتند، باعث می شود اریک و راشل با واقعیت هایی که وجود دارد، روبرو شوند…
"ما دویل" با بدبینی به زادگاه خود بازمی گردد. برادر او "جوئی" می ترسد معشوق او "پگی" نیز در پی او بیاید. او با "جری" ازدواج کرده و دارای یک فرزند نیز است، اما عاشق "ارل" دوست "جری" می شود و...
داستان فیلم در مورد دو بازیکن بسکتبال است که کاملا با هم تفاوت دارند، اما آنها به زودی متوجه نقاط مشترک خود می‌شوند و برای به دست آوردن پول بیشتر، با یکدیگر متحد می‌شوند و…
"سوریا" که در بمبئی بزرگ می شود، از یک گانگستر محلی قدرتمند می ترسد و به گروهش کمک می کند. به زودی، او وارد یک زندگی جنایتکارانه می شود که در آن راه برگشتی وجود ندارد و...
داستان در مورد گروهی از دوستان است که در راه آهن کار کرده و ماه ها است که حقوق دریافت نکرده اند، از همین رو تصمیم میگرند به طریقی حساب خود را تسویه کنند و...
یک سناتور به نام رانسوم استادارد برای تشییع جنازه و تدفین مردی فقیر به شهر شینبون بازمی گردد و برای یک خبرنگار کنجکاو، داستان واقعی مردی که لیبرتی والانس را از پای درآورد را بازگو می کند...
ساتیا پریم پسری از طبقه متوسط جامعه اهل احمد آباد است که درگیر یک عشق یک طرفه با کاتا می شود ، به طور غیر منتظره ای آنها به هم می رسن اما زمانی که ساتیا از گذشته ی غم انگیز کاتا با خبر می شود...
جسد زنى در آپارتمان « لورا » پیدا می‌شود. کارآگاهى به نام « مارک مک فرسن » که مأمور رسیدگى به این پرونده است تصور میکند « لورا » را به قتل رسانده اند. « لورا » پس از چندى ، برخلاف انتظار ، به آپارتمانش باز میگردد و مشخص می‌شود که مقتول ، محبوبه ى یکى از دوستان « لورا » بوده است.
کندو؛ فیلمی جنایی به کارگردانی میکِل آر. روسکَم بر اساس داستان کوتاهی به نام نجات حیوان ساخته شده‌است. تام هاردی، نومی راپاس، جیمز گاندولفینی و ماتیاس اسخونارتس ایفای نقش می‌کنند. باب ساگینووسکی مرد تنهایی است که در بارِ پسر عمویش مارو در بروکلین کار می کند. مارو با باند گانگسترها زدوبند دارد و آنها از این محل برای پولشویی و نگه داشتن و تقسیم پول هایشان استفاده می کنند. روزی دو مرد مسلح به بار حمله می کنند و پول ها را می دزدند. پول هایی که در واقع متعلق به تبهکاران چچنی است، مارو از این قضیه کلافه می شود چون می داند که تبهکارها به زودی به سراغ او خواهند آمد…
یک افسر پلیس تازه کار با کمال میل آخرین شیفت را در یک ایستگاه پلیس که به تازگی از رده خارج شده است می گیرد تا ارتباط مرموز بین مرگ پدرش و یک فرقه شرور را کشف کند.
